کارآفرینی را در نظر بگیرید که بعد از 10 سال فعالیت در زمینه مد و پوشاک دیگر از کارش لذت نمی برد. اگر قبلا کارآفرین قصه مان با کلی انرژی صبح سرکار حاضر می شد، حالا رفته رفته انگیزه اش آنقدر کم شده که دیگر از هر فرصتی برای فرار از کارش استفاده می کند. بی شک مربی های انگیزشی در چنین وضعیتی کلی توصیه ریز و درشت برای کمک به آدم ردیف می کنند، اما کمتر کسی است که راه نجات اصلی را نداند: تغییر حوزه کاری.
بعضی از آدم ها فکر می کنند تا آخر عمر باید همان کاری را که از اول انجام می دادند، ادامه دهند. شاید این ایده ظاهرا منطقی به نظر برسد اما جایی برای جبران اشتباهات گذشته باقی نمی گذارد. خب شاید یک آدم بخت برگشته از سر اجبار یا حتی با اشتباهی کوچک وارد یک حوزه کاری شده باشد. اگر جواب شما برای چنین سناریویی ضرورت ادامه کار موردنظر است، احتمالا تا حالا چیزی از عشق و علاقه به کار به گوش تان نخورده. هرچه باشد آدم حداقل روزی هشت ساعت کار می کند و چه بهتر که اندک علاقه ای به کارش داشته باشد!
تغییر حوزه کاری
نقشه راه درستی داشته باشید، مثل یک جوینده طلای حرفه ای یک راست به هدف تان خواهید رسید. وگرنه مدت ها سرگردان شده و دست آخر نیز سر کار قبلی تان برمی گردید. به همین خاطر ما در این مقاله قصد داریم راه و رسم تغییر شغل را زیر ذره بین ببریم. اینطوری دیگر کارتان تبدیل به نوعی عذاب نخواهد شد. عوض کردن کار برای آنهایی که هر روز یک عرصه را امتحان می کنند، اصلا کار سختی نیست. کافی است با یک بهانه ساده از کار فعلی تان خداحافظی کنید و با کمی گشت و گذار در میان آگهی های استخدامی وارد حوزه ای تازه شوید. این دست فرمان برای خیلی از اهالی کسب و کار جالب به نظر می رسد اما ما اصلا توصیه اش نمی کنیم.
یادتان باشد شما قرار نیست همه عمر از این شاخه به آن شاخه بپرید؛ چراکه نتیجه چنین کاری تبدیل شدن به یک آدم همه کاره و هیچ کاره خواهد بود. در عوض شما نهایتا دو یا سه بار فرصت برای تغییر حوزه کاری تان خواهید داشت. وگرنه کلاه تان پس معرکه خواهد بود. ما در ادامه اول از همه به شما کمک می کنیم سطح نارضایتی تان از کار فعلی را سنجیده و بعد برنامه ای بی عیب و نقص برای ورود به حوزه ای تازه پیدا کنید. پس در ادامه با ما همراه باشید تا ماجراجویی مان را شروع کنیم.
مرحله اول: آیا واقعا از کارتان ناراضی هستید؟
آیا تا حالا برای تان پیش آمده چند روز از غذایی که همیشه عاشقش بودید، حال تان به هم بخورد؟ چنین تجربه هایی کم و بیش برای آدم ها پیش می آید اما کمتر کسی جدی اش می گیرد. هرچه باشد سلیقه هر کس در طول زمان شکل گرفته و به این راحتی ها هم عوض نمی شود. حالا اگر شما در دنیای کسب و کار برای چند روز از کار خسته شدید، اصلا دلیل نمی شود کل بازی را به هم بزنید. شاید مثل یک ورزشکار حرفه ای فقط کمی بیش از اندازه به خودتان فشار آورده اید. شاید هم کمی استراحت بیشتر لازم دارید تا دوباره مثل روز اول کارتان را شروع کنید.
اولین توصیه ما در این بخش مثل روز روشن است: هیچ وقت بدون مقدمه کارتان را عوض نکنید. بهترین استراتژی در این میان اندکی صبر و کاهش بار فعالیت تان است. اگر بعد از یکی دو هفته هنوز هم حوصله کارتان را نداشتید، کم کم زنگ خطر برای تان به صدا درمی آید. آن وقت می توانید با خیال راحت سراغ یک حوزه تازه رفته و شانس تان را آنجا امتحان کنید.
یادتان باشد گاهی اوقات این شرایط کاری است که اعصاب آدم را خُرد می کند. مثلا ساعت کار طولانی، دستمزد پایین، موقعیت ارتقای شغلی نامشخص و عدم بهره مندی از مزایای جانبی روی اعصاب هر کارآفرینی راه خواهد رفت. به همین خاطر شما باید حواس تان به تنفر از حوزه کاری و شرایط فعلی کارتان باشد. موارد بالا در اغلب موارد با اندکی چانهزنی یا مذاکره مستقیم با کارفرما حل می شود. پس سعی کنید از هر چالش کوچکی یک کوه عظیم نسازید.
مرحله دوم: فهرست بندی مهارت ها
شما چه مهارت هایی دارید؟ این معمولا از آن سوالاتی است که در جلسات استخدامی یا به هنگام شروع یه شراکت مهم مطرح می شود. از آنجایی که مدارک دانشگاهی این روزها به تنهایی مهارت آدم را تضمین نمی کند، رزومه های پر و پیمان و مهارت های ارتباطی نقش مهمی در معرفی کارآفرینان دارد. پس اگر فکر کرده اید همینطور بدون مقدمه می توانید وارد شغلی تازه شوید، سخت دراشتباهید.
وقتی یک فوتبالیست قصد دارد تیم تازه ای پیدا کند، معمولا فهرستی از سابقه های قهرمانی و توانایی های منحصر به فردش را به باشگاه های مختلف می فرستد. اینطوری نه تنها بقیه تیم ها در جریان مهارت های این بازیکن قرار می گیرند، بلکه کار تصمیم گیری و ارائه پیشنهاد نیز راحت تر خواهد شد. قبول دارم کارآفرینان شباهت های کمی با قهرمان های ورزشی دارند اما این روش برای شما نیز عالی خواهد بود. کافی است قبل از هر کاری یک فهرست جمع و جور از مهارت های تان پیدا کنید؛ همین و بس!
گاهی اوقات فهرست بندی مهارت ها به آدم نگاه تازه ای می دهد. مثلا اگر شما یک عمر به عنوان منشی یک شرکت کار کرده اید اما مهارت حسابداری دارید، چه بسا شغل تازه و مناسب تان همین حسابداری باشد. لُب مطلب اینکه شاید کار دلخواه تان یک گوشه منتظر نشسته باشد و شما حتی روح تان هم از آن خبر نداشته باشد. در این صورت باید کمی مهارت های تان را زیر و رو کرده و موقعیت شغلی تازه را پیدا کنید. چه کاری هم بهتر از فهرست کردن مهارت های شغلی.
قبل از اینکه وارد مرحله بعد شویم، باید یادآوری کنیم که فهرست بندی مهارت ها جایی برای اغراق یا وعده های سرخرمن نیست. اینجا نه خبری از جلسات استخدامی است و نه حتی فهرست تان را کسی قضاوت خواهد کرد. پس دست کم با خودتان کاملا روراست باشید؛ چراکه اینطوری امیدی برای بهبود اوضاع کاری تان خواهد بود. شاید آدم با چند تا دروغ ساده یک موقعیت شغلی تازه به دست بیاورد اما از یک جایی به بعد این عملکردتان است که به جای من و شما حرف می زند. آن وقت است که حسابی سنگ روی یخ خواهیم شد.
مرحله سوم: جست و جو برای شغل های تازه
حالا که به اینجا رسیده ایم، نوبتی هم باشد باید سراغ گشت و گذار در بازار برویم. خب خیال نکرده اید که موقعیت های شغلی تازه را داخل پاکت نامه و با تشریفات سلطنتی برای تان می آورند؟ در بازار هیچ کس دلش به حال شما نسوخته و این خودتان هستید که باید گلیم تان را از آب بیرون بکشید. پس کمربندها را محکم ببندید تا جست و جوی مان را شروع کنیم.
اگر در مرحله قبلی مهارت های تان را خوب فهرست بندی کرده باشید، اینجا دیگر دردسر زیادی پیش روی تان نخواهد بود. کافی است نیم نگاهی به مهارت های تان داشته باشید تا در بازارهای مختلف کار دلخواه تان از پشت ابر پیدا شود. ما در روزنامه فرصت امروز معتقدیم براساس مهارت هر کارآفرین سه مدل موقعیت شغلی برای او وجود خواهد داشت. در ادامه این مدل ها را زیر ذره بین می بریم:
- حوزه های کاری که هماهنگی کاملی با مهارت های کارآفرینان دارد؛ این حوزه ها به طور معمول فرق زیادی با کار فعلی آدم ندارد، اما در عوض موقعیت سازمانی یا حتی مزایای بیشتری خواهد داشت.
- حوزه هایی که نیازمند یادگیری چند مهارت جزئی اضافه از سوی شماست تا تبدیل به گزینه ای بی نظیر برای آن موقعیت شغلی شوید.
- حوزه هایی که یک عالمه مهارت تازه و مهم لازم دارد تا تبدیل به آدمی استاندارد برای رقابت بر سر موقعیت های سازمانی در آن بخش شوید. چنین شغل هایی معمولا خبر از یک تغییر و تحول عظیم در حوزه کاری افراد می دهد. پس اگر آمادگی یادگیری نکات تازه را دارید، سراغ این کارها بیایید. وگرنه دورشان را از همین حالا با خودکار قرمز خط بکشید.
مرحله چهارم: آپدیت رزومه کاری
حالا که با حوزه های مختلفی برای تغییر کار آشنا شدید، باید دستی به سر و روی رزومه تان بکشید. کارآفرینانی که تا حالا کارشان را عوض نکرده اند، شاید اصلا رزومه هم نداشته باشند. با این حال ماجرا درباره کسانی که قبلا این تجربه را از سر گذرانده اند، کاملا فرق می کند. در هر صورت کارآفرینان برای ورود به یک شغل تازه رزومه لازم خواهند داشت. البته این خبر نگران کننده ای نیست. چراکه این روزها کلی سایت مختلف کار طراحی رزومه را به راحتی هرچه تمام تر انجام می دهد. کافی است یک سرچ ساده در گوگل داشته باشید تا کلی گزینه مختلف و صدالبته رایگان جلوی تان سبز شود.
اگر قبلا رزومه داشتید، الان کارتان خیلی راحت است. کافی است کمی رزومه تان را به روز کنید و مهارت های تازه تان را اضافه نمایید. اینطوری یک رزومه تازه و درجه یک برای تعامل با مشتریان خواهید داشت. یادتان نرود خیلی از کارآفرینان حتی حوصله آپدیت رزومه را ندارند. به همین خاطر هم پروژه یافتن شغل تازه معمولا با شکست رو به رو می شود. پس اگر دوست ندارید جزو کارآفرینان شکست خورده باشید، حتما مدل کارتان را عوض کنید. وگرنه سرنوشت خوبی در انتظارتان نخواهد بود.
مرحله پنجم: شرکت در دوره های آموزشی
گیمرهای حرفه ای خیلی خوب می دانند پیشرفت در بازی های ویدئویی نیازمند یادگیری مهارت های تازه است. اینطوری شما مراحل تازه را باز کرده و مرحله به مرحله جلو خواهید رفت. چنین سناریویی درباره تغییر شغل هم مصداق دارد. خب انتظار ندارید که بدون یادگیری مهارت های تازه یک کار بهتر گیرتان بیاید؟
شاید بعضی از کارشناس ها یا مشاورهای سودجو به شما وعده یافتن کارهای بهتر بدون یادگیری حتی یک مهارت جدید را بدهند، اما از آنجایی که ما در روزنامه فرصت امروز همیشه با مخاطب مان صادق هستیم، از این وعده های بی سرو ته نمی دهیم. در عوض شما باید کمی به خودتان فشار آورده و مهارت های جدیدی کسب کنید. اینطوری تبدیل به همان قهرمانی میشوید که همه برندها سال هاست منتظرش هستند.
اگر کارآفرین باهوشی باشید، احتمالا در طول سال های اخیر کم و بیش در کلاس های آموزشی مختلف شرکت کرده اید؛ چراکه در دنیای دیجیتال و فوق سریع امروزی بدون یادگیری مهارت های تازه هیچ شانسی برای کارآفرینی پیش پای آدم نمی ماند. البته اگر تا حالا از چنین ایده هوشمندانه ای استفاده نکرده اید، هنوز خیلی دیر نشده. به قول معروف «ماهی را هر وقت از آب بگیرید، تازه است». پس منتظر چه هستید؟ با توجه به حوزه کاری تازه ای که بدان علاقه دارید، در بعضی دوره های آموزشی مرتبط شرکت کنید. البته حواس تان باشد این دورهها باید مدرک معتبر تحویل تان دهد. وگرنه هیچ ارزشی نخواهد داشت و الکی وقت تان را تلف کرده اید.
مرحله ششم: برنامه ریزی برای تغییر شغل
تا اینجای کار شما خیلی از کارهایی که لازم داشتید را انجام دادید و دیگر باید کم کم به فکر مرحله نهایی باشید. خیلی از کارآفرینان علی رغم اینکه شغل دلخواه شان را پیدا کرده و مهارت های مناسب هم یاد می گیرند اما تا سال های سال برای تغییر شغل این دست و آن دست می کنند. انگار که استعفا از شغل فعلی کاری بی نهایت زشت است که اصلا نباید فکرش را هم کرد!
فرمول برای تغییر شغل بسیار ساده است. شما می توانید قالب هایی آماده برای استعفا در اینترنت پیدا کنید. به علاوه گاهی اوقات یک جلسه ساده با مدیران نیز کارتان را راه می اندازد. هرچه باشد کمتر مدیری دوست دارد با کارمندی که دلش جای دیگری است، همکاری کند. البته این وسط اگر قرارداد سفت و سختی دارید، کارتان کمی سختا خواهد شد. بنابراین شاید لازم باشد کمی صبر کرده و بعد از پایان قراردادتان شغل تان را به طور کامل تغییر دهید. اینطوری دیگر خبری از شکایت علیه شما نخواهد بود و همه چیز به طور منطقی دنبال خواهد شد.
بی شک هیچ کس دوست ندارد یک شبه کارش را کنار گذاشته و همه را غافلگیر کند. در عوض اگر شما از مدتی قبل مدیران را نسبت به علاقه تان برای ترک شرکت آگاه کنید، ماجرا بدون دردسر انجام خواهد شد.
انتهای مطلب/ منبع