موفقیت به عنوان یک صاحب کسب و کار به چیزی بیش از ارائه یک ایده درخشان و تلاش سخت نیاز دارد. شما باید یاد بگیرید که چگونه کسب و کار خود را مدیریت کرده و رشد دهید. در این فرآیند، شما با چالش های متعددی روبرو خواهید شد و توانایی شما برای رویارویی با آنها عامل اصلی موفقیت یا شکست شما خواهد بود. برای اینکه به خودتان شانس مبارزه در موفقیت کسب و کارتان بدهید، باید کارهای زیر را انجام دهید:
- کسب و کار خود را بشناسید: تاجران موفق می دانند که چه کاری انجام می دهند. آنها در مورد صنعتی که در آن فعالیت میکنند آگاه هستند و میدانند رقبایشان چه کسانی هستند. آنها می دانند که چگونه مشتریان را جذب کنند و بهترین تامین کنندگان و توزیع کنندگان چه کسانی هستند و تاثیر فناوری بر کسب و کار خود را درک می کنند.
- اصول مدیریت کسب و کار را بدانید: ممکن است بتوانید یک کسب و کار را بر اساس یک ایده عالی راه اندازی کنید ، اما برای مدیریت آن باید حوزه های عملکردی کسب و کار، حسابداری، مالی، مدیریت، بازاریابی و تولید را درک کنید. شما باید یک فروشنده و همچنین تصمیم گیرنده و برنامه ریز باشید.
- نگرش مناسب داشته باشید: وقتی صاحب یک کسب و کار هستید، شما همان کسب و کار هستید . اگر می خواهید زمان و انرژی لازم را برای تبدیل یک ایده به یک سرمایه گذاری موفق اختصاص دهید، باید برای کار خود اشتیاق داشته باشید. شما باید به کاری که انجام می دهید ایمان داشته باشید و تعهد شخصی قوی به کسب و کار خود داشته باشید.
- بودجه کافی دریافت کنید: برای راه اندازی یک کسب و کار و هدایت آن در مرحله راه اندازی (که می تواند بیش از یک سال طول بکشد) هزینه زیادی می طلبد. شما می توانید درخشان ترین ایده در جهان، بهترین رویکرد بازاریابی و یک تیم مدیریتی با استعداد را داشته باشید، اما اگر پول نقدتان تمام شود، شغل شما به عنوان یک صاحب کسب و کار می تواند کوتاه باشد. برای درازمدت برنامهریزی کنید و با وامدهندگان و سرمایهگذاران کار کنید تا اطمینان حاصل کنید که بودجه کافی برای باز شدن، باز ماندن در مرحله راهاندازی و در نهایت گسترش در اختیار دارید.
- پول خود را به طور موثر مدیریت کنید: شما دائماً تحت فشار خواهید بود تا پولی برای پرداخت حقوق و دستمزد و پرداخت سایر قبوض خود به دست آورید. به همین دلیل است که باید مراقب جریان نقدی باشید – پولی که وارد می شود و پول بیرون می رود. شما باید هزینه ها را کنترل کنید و پولی را که به شما بدهکار است جمع آوری کنید، و به طور کلی، باید بدانید که چگونه اطلاعات مالی مورد نیاز برای راه اندازی کسب و کار خود را جمع آوری کنید.
- زمان خود را به طور موثر مدیریت کنید: یک صاحب کسب و کار جدید می تواند انتظار داشته باشد که شصت ساعت در هفته کار کند. اگر میخواهید یک کسب و کار را توسعه دهید و به طور همزمان نوعی زندگی غیر کاری داشته باشید، باید کنترل خود را کنار بگذارید تا به دیگران اجازه دهید برخی از کارها را در دست بگیرند. بنابراین، شما باید مهارت های مدیریت زمان را توسعه دهید و یاد بگیرید که چگونه مسئولیت را محول کنید.
- بدانید چگونه مردم را مدیریت کنید: استخدام، نگهداری و مدیریت افراد خوب برای موفقیت کسب و کار بسیار مهم است. همانطور که کسب و کار شما رشد می کند، بیشتر به کارمندان خود وابسته خواهید شد. شما باید یک رابطه کاری مثبت با آنها ایجاد کنید، آنها را به درستی آموزش دهید و آنها را برای ارائه کالاها یا خدمات با کیفیت ترغیب کنید.
- مشتریان خود را راضی کنید: شما ممکن است از طریق کمپین های تبلیغاتی چشمگیر مشتریان را جذب کنید، اما آنها را تنها با ارائه کالاها یا خدمات با کیفیت حفظ خواهید کرد. خود را متعهد به برآوردن یا حتی فراتر از نیازهای مشتری کنید.
- نحوه رقابت را بدانید: جایگاه خود را در بازار پیدا کنید، رقبای خود را زیر نظر داشته باشید و برای واکنش به تغییرات در بازار آماده باشید.
چرا کسب و کارها شکست می خورند؟
اگر به مراکز خرید در طی چند سال دقت کرده باشید، متوجه شده اید که خرده فروشان با دفعات شگفت انگیزی می آیند و می روند. همین اتفاق در مورد رستورانها رخ میدهد. راه اندازی یک کسب و کار کوچک یا بزرگ پرخطر است، و اگرچه بسیاری از کسب و کارها موفق می شوند، بخش بزرگی از آنها موفق نمی شوند. یک سوم مشاغل کوچکی که کارمند دارند در دو سال اول از کار خارج می شوند. بیش از نیمی از کسب و کارهای کوچک تا پایان سال چهارم تعطیل شدهاند و 70 درصد آنها سال هفتم خود را پشت سر نمیگذارند .
به همان اندازه که این آمارها در مورد بقای کسب و کار بد هستند، برخی از صنایع بدتر از سایرین هستند. اگر می خواهید برای مدت طولانی در کسب و کار بمانید، ممکن است بخواهید از برخی از این صنایع پرخطر اجتناب کنید. حتی اگر دوستانتان فکر می کنند شما بهترین پیتزای دنیا را درست می کنید، اما این بدان معنا نیست که می توانید به عنوان یک پیتزافروشی موفق شوید. افتتاح یک رستوران یا یک بار یکی از مخاطره آمیزترین کارها است (و بنابراین، تامین مالی برای راه اندازی کار سختی است). همچنین ممکن است بخواهید از صنعت حمل و نقل اجتناب کنید. داشتن یک تاکسی ممکن است سودآور به نظر برسد تا زمانی که متوجه شوید هزینه مجوز تاکسی چقدر است. بدیهی است که این قیمت در شهرها متفاوت است. راه اندازی یک مغازه برای فروش لباس می تواند چالش برانگیز باشد. ممکن است دیدگاه شما نسبت به «آنچه در آن است» ناموفق باشد، و یک فصل بد می تواند کسب و کار شما را نابود کند.
کسب و کارها به دلایل مختلف شکست میخورند، اما بسیاری از کارشناسان معتقدند که اکثریت قریب به اتفاق شکستها ناشی از ترکیبی از مشکلات زیر است:
- ایده کسب و کار نادرست: مانند هر ایده دیگر می تواند دارای نقص باشد، چه در مفهوم و چه در اجرا.
- مشکلات نقدی بسیاری از کسب و کارهای جدید با کمبود بودجه مواجه هستند. مالک پول کافی برای راه اندازی کسب و کار را قرض می کند اما پول نقد اضافی کافی برای فعالیت در مرحله راه اندازی ندارد، زمانی که پول بسیار کمی وارد می شود اما مقدار زیادی از آن خارج می شود.
- بی تجربگی یا بی کفایتی مدیریتی: بسیاری از صاحبان مشاغل جدید هیچ تجربه ای در اداره یک کسب و کار ندارند. بسیاری از آنها مهارت های مدیریتی محدودی دارند. شاید یک مالک بداند چگونه یک محصول را بسازد یا به بازار عرضه کند اما نداند چگونه مردم را مدیریت کند. شاید یک مالک نتواند کارمندان با استعداد را جذب و نگه دارد. شاید مالکی مهارت های رهبری ضعیفی داشته باشد و مایل به برنامه ریزی از قبل نباشد.
- عدم تمرکز بر مشتری: مزیت اصلی یک کسب و کار کوچک توانایی توجه ویژه به مشتریان است. اما برخی از کسب و کارهای کوچک نمی توانند از این مزیت استفاده کنند. شاید مالک نیازهای مشتریان را پیش بینی نمی کند یا با بازارهای در حال تغییر یا رویه های مشتری محور رقبا همراهی نمی کند.
- ناتوانی در کنترل رشد: شما فکر می کنید که افزایش فروش چیز خوبی خواهد بود. البته اغلب اینطور است، اما گاهی اوقات می تواند یک مشکل بزرگ باشد. وقتی یک شرکت رشد می کند، نقش مالک تغییر می کند. او باید کار را به دیگران محول کند و یک ساختار کسب و کار بسازد که بتواند افزایش حجم را مدیریت کند. برخی از مالکان این انتقال را انجام نمی دهند و خود را غرق می بینند. کارها انجام نمی شود، مشتریان ناراضی می شوند و توسعه در واقع به شرکت آسیب می زند.
انتهای مطلب/ منبع